جدول جو
جدول جو

معنی برم دار - جستجوی لغت در جدول جو

برم دار
چوبی که در کنار بوته ی خیار یا لوبیا یا انگور فرو کنند تا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بریندار
تصویر بریندار
(پسرانه)
نگارش کردی: بریندار، محمد رستمی، زخمی، تخلص شاعر معاصر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گرم دار
تصویر گرم دار
غصه دار، اندهگین
فرهنگ فارسی عمید
(رَ/ رِ پَ)
غم خوار:
گرمدارانت ترا گوری کنند
کشکشانت در تگ گور افکنند.
مولوی (مثنوی).
رجوع به گرم شود
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ تَ / تِ)
درم دارنده. دارندۀ درم. آنکه درم دارد. مالدار و غنی. (آنندراج). ملی. متمول. مایه دار و پولدار. (ناظم الاطباء). ثروتمند. صاحب پول. پولدار. توانگر:
درم دار مقبل به فرمان شاه
به خدمت روان شد سوی بارگاه.
نظامی.
درم داری که از سختی درآید
سر و کارش به بدبختی گراید.
نظامی.
هم حشمت و کبرو هم حشم دار
هم دولتمند و هم درم دار.
نظامی.
کریمان را بدست اندر درم نیست
درمداران عالم را کرم نیست.
سعدی.
، فلس دار، مانند ماهی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دارندۀ کرم. که صاحب کرم است:
کرم داران عالم را درم نیست
درم داران عالم را کرم نیست.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(مِ رَ دَ / دِ)
بزم ساز. مجلس دار. مجلس آرا:
از آن بزم داران که من داشتم
وزیشان سر خود برافراشتم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از جرم دار
تصویر جرم دار
گناهکار مجرم
فرهنگ لغت هوشیار
معاشرت کننده دوست رفیق: گرم دارانت ترا گوری کنند طعمه موران و مارانت کنند. (مثنوی) غصه دار اندوهگین: شب در آن حجره نشست آن گرم دار بر امید و عده آن یار غار... (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درمودار
تصویر درمودار
مهایک رگدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بر دار
تصویر بر دار
قرار گرفته بر درخت، برداشته وبلند شده وبمعنی قبول کننده
فرهنگ لغت هوشیار
برآمده، پف کرده، متورم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
شاهقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
Knobbed, Knobby
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
à boutons, noueux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تیرهای افقی سقف اتاق و نعل درگاه، تیر بزرگ افقی میان سقف
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
berbonggol
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
abotonado, nodoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
бугристый , узловатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
knopfartig, knorrig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
горбкуватий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
guzowaty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
有节的 , 突出的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
nodoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
nodoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
knobbelig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
เป็นปุ่ม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
گنبد دار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
গম্বুজ আকৃতির
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
na nundu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
düğümlü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
혹이 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
節のある
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
כפתורי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برج دار
تصویر برج دار
गुम्बददार
دیکشنری فارسی به هندی